تفاوت هاي ميان يك روانپزشك و يك روانشناس
دنياي امروزي اطراف انسان ها فشارهاي متعددي در حوزه هاي مختلف زندگي بر آن ها وارد مي نمايد. بطوريكه ممكن است هر يك از ما دچار تغييراتي در قضاوت، بينش، رفتار، افكار، روابط اجتماعي و ساير موارد گرديم و براي رهايي از اين آسيب ها و گاها پيشگيري از عواقب جدي تر نيازمند مراجعه به متخصصين مربوطه در اين زمينه مي باشيم ولي در اغلب موارد بسياري از افراد تفاوت بين روانشناس و روانپزشك را دقيقا نمي دانند و اكثر مردم يك سردرگمي در بين اين دو واژه دارند چرا كه در نگاه اول بنظر مشابه مي باشند، بطوريكه در پنج حرف اول در زبان انگليسي ( Psychologist and psychiatrist ) و چهار حرف اول در زبان فارسي مشترك هستند.
ولي در عمل تفاوت هايي با هم دارند و گاها فهم اين تفاوت دشوار است. دشواري در درك اين تفاوت در سطوح مختلف جامعه از جمله افراد با تحصيلات آكادميك و حتي در فيلم ها و يا سريال هاي تلويزيوني نيز مشاهده مي گردد. اما همواره اين سوال مطرح است كه در صورت وجود اين گرفتاري ها بايد به روانپزشك مراجعه كنيم و يا روانشناس ؟!
روانپزشكي يكي از زير شاخه هاي رشته پزشكي است. يك روانپزشك در ابتدا در كنكور گروه آزمايشي علوم تجربي شركت مي كند و پس از قبولي در رشته پزشكي به تحصيل مي پردازد و پس از اتمام اين دوره كه حدود 7 سال بطول مي انجامد و بولي در آزمون تخصصي در رشته تخصصي روانپزشكي مشغول به تحصيل مي شود و آموزش تشخيص بيماري هاي مختلف روان و ذهن، ارتباط ميان اختلال طبي و بيماري هاي روانپزشكي، آزمون هاي روانشناختي، روش هاي مختلف روان درماني، استفاده از ابزارهاي درماني مانند Rtms، بيوفيدبك، نوروفيدبك و … را فرا مي گيرد و پس از اتمام اين دوره چهار ساله بعنوان روانپزشك و يا متخصص اعصاب و روان شروع به فعاليت مي نمايد.
روانپزشك همانند ساير رشته هاي پزشكي وظيفه تشخيص بيماري، تعيين سير و پيش آگهي آن را بر عهده دارد و در مرحله بعد وظيفه انتخاب و تجويز دارو بر اساس تشخيص اوليه، بررسي تاثير دارو بر علائم، سير بيماري و حوزه هاي مختلف فرد مانند شغل، خانواده، تحصيل، روابط بين فردي، بررسي عوارض دارويي و بر طرف كردن آن عوارض، نحوه شروع دارو و تعيين زمان قطع دارو و …. را دارد. معمولا براي تشخيص بيماري هاي متنوع مرتبط با روان و رفتار فرد، روانپزشك علاوه بر تشخيص نوع اختلال، به علل ايجاد كننده از جمله علل طبي آن نيز مي پردازد. اغلب بيماري ها مانند بيماري هاي تيروئيد، قلبي، التهابي و … مي توانند تظاهراتي مشابه اختلالات ذهني ايجاد كنند. علاوه بر آن مصرف برخي داروها مانند داروهاب قلبي، روماتولوژي، كليوي و يا گياهان سنتي نيز مي توانند علائم مشابه اين اختلالات ايجاد نمايند. بطور خلاصه يك روانپزشك مسئوليت تشخيص نوع بيماري و ارتباط آن با ساير ارگان هاي بدن، عوامل خارجي تاثيرگذار مانند خانواده، محيط كار، عوامل بيوشيميايي و … و تعيين نوع درمان هاي لازم و هماهنگي حوزه هاي مختلف درماني را بر عهده دارد.
يك روانشناس در ابتدا در كنكور گروه آزمايشي علوم انساني شركت مي كند و پس از قبولي در رشته روانشناسي در مقطع كارشناسي شروع به تحصيل مي كند و پس از آن دوره هاي ارشد و دكتري مرتبط را سپري مي كند. رشته روانشناسي بر اهميت موضوع چگونگي تفكر، رفتار، هيجانات انسان ها و تاثير آن ها بر يكديگر تاكيد دارد و در راستاي اصلاح اين فرآيندها آموزش داده مي شود. روانشناسان طي دوره تحصيل خود آموزش هاي متفاوتي در حوزه هاي مختلف مانند آموزش و رفع اختلالات رفتاري، خانواده، روانشناسي رشد كودك، روانشناسي كار و ورزش، روش هاي مختلف درماني مانند شناخت درماني و يا رفتاري درماني و يا ساير گرايش ها و … را فرا مي گيرند. اين رشته گرايش هاي متفاوتي بر اساس نظريه چگونگي كاركردهاي مغز و روش اصلاح آن مانند ACT، CBT، EFT، اسكيماتراپي و … دارد.
وجه اشتراك هر دو گروه از روانپزشكان و روانشناسان در مطالعه بر چگونگي عملكرد مغز، هيجانات و تفكر انسان ها است.
متاسفانه گاها شنيده و يا ديده مي شود كه عده اندكي از همكاران بر اين باور هستند كه درمان اختلالات رواني دارو است و يا صرفا اقدامات روانشناسي مي باشد در صورتيكه اكنون ثابت شده بهترين نوع درمان در اينگونه اختلالات، تلفيقي از درمان هاي روانپزشكي و روانشناسي است. بيماران دچار اين اختلالات، زماني بهترين سود درماني را دريافت خواهند كرد كه حوزه هاي مختلف بيماري وي بدرستي ديده شود و يك درمان جامع شامل روانپزشكي، روانشناسي، مددكاري، كاردرماني و … و گاها استفاده از يك متخصص تغذيه را بطور همزمان دريافت نمايند.